جدول جو
جدول جو

معنی داغون کردن

داغون کردن
(کَ دَ)
داغان کردن. از هم پاشیدن. متلاشی کردن. تارومار کردن. متفرق و پریشان کردن. رجوع به داغان کردن شود
لغت نامه دهخدا