معنی داغ گردیدن داغ گردیدن (دَ کَ / کِ دَ) داغ شدن. گرم شدن: در رنج پاک گوهر فریادرس نخواهد چون آب داغ گردد مرهم ز کس نخواهد. محسن تأثیر (از آنندراج). ، نشاندار شدن بداغ لغت نامه دهخدا