معنی داغ فرمودن داغ فرمودن (کَ دَ) داغ کردن. گفتن که داغ کنند. امر کردن که داغ بنهند بر... نشان را یا تمیز را یا مجازات را: هر کجا داغ بایدت فرمود چون تو مرهم نهی ندارد سود. سنائی لغت نامه دهخدا