ظاهراً از مردم قرن هفتم هجری است، مرحوم قزوینی در کتاب شدالازار حاشیۀ ص 145 آرد: استاد فخرالدین ابومحمد احمد بن محمود (بنقل از طبقات القراءجزری ج 1 ص 138) بر اصحاب داعی قرائت کرده است و این فخرالدین ابومحمد در 18 ذی القعده سال 732 به شیراز مرده است و گور او آنجا مشهور است، (شدالازار ص 145) از مردم استرآباد است و این بیت او راست: هردم ز هجر یار مرا چشم تر هنوز یعنی نکرده ام ز تو قطع نظر هنوز، (از قاموس الاعلام ترکی)، صاحب آتشکده نویسد: از حالش چیزی معلوم نیست و سوای این مطلع شعری قابل از او ملاحظه نشده، و سپس بیت فوق را نقل کند، (آتشکدۀ آذر چ بمبئی ص 141) از شاعران عثمانی و از منسوبان ایاس پاشا و مردی درویش نهاد بوده است و این دو شعر از جملۀ اشعار اوست: دریغ اول نوجوانی بو جهاندن اجل پیکی ایریشوب قلیدی دعوت، دعالر ایدوب آکاجان و و لدن دیدم تاریخ اوله روحنه رحمت، (قاموس اعلام ترکی) از شاعران عثمانی و از معاصران سلطان محمدخان ثانی و از مردم قسطمونیه است و این بیت او راست: ضرب آهم شوقدر سله لر ای ماه کوکی حشره دک دونر ایسه کیتمیه بر ذره کوکی، (قاموس الاعلام ترکی) از مردم سرخس خراسان بعهد شاه اسماعیل صفوی، او راست: هردم از ناخن خراشم سینۀ افکار را تا ز دل بیرون کنم غیر از خیال یار را، (قاموس الاعلام ترکی) ابن علی الحسینی، السید ابی الفضل، از مشایخ، ابن شهر آشوب مازندرانی، (روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ص 611) ملا داعی برادرملک طیفور بیک و این ملک طیفور بیک از تلامذۀ شیخ علی عبدالعال بوده است، (آتشکدۀ آذر ص 242 چ افست)