جدول جو
جدول جو

معنی داستان دیدن

داستان دیدن
(تَ)
مشهور و برملا دیدن. آشکارا دیدن. مقابل پنهان و مخفی دیدن:
هلد بشهر خجند اندرون به پنهانی
وزآن بگرد سمرقند داستان بیند.
سوزنی
لغت نامه دهخدا