جدول جو
جدول جو

معنی داستان آوردن

داستان آوردن
(کَ رَ تَ)
حکایت کردن:
او سلیمان است و من موری بیادش زنده ام
زنده ماناد او کز او این داستان آورده ام.
خاقانی.
، مکایده. مکر آوردن. دستان آوردن. کید کردن
لغت نامه دهخدا