دارنده، (برهان) : دارندۀ تخت پادشاهی دارای سپیدی و سیاهی، نظامی، ، خداوند، مالک: لطیف کرم گستر کارساز که دارای خلق است و دانای راز، سعدی، ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی، حافظ، دارای جهان نصرت دین خسرو کامل یحیی بن مظفر ملک عالم عادل، حافظ، ، در بردارنده، شامل: این خانه دارای پنج اتاق است، لای و دردی که در ته خم نشیند، (برهان) : ز می گر نباشد ز دارا کشم اگر چند سلطان داراوشم، عنصری، ، درو، درودن و درو کردن: بدان زایند مردم تا که میرند بدان کارندتا بکنند دارا، (فرهنگ اسدی)