معنی خیسیدن خیسیدن (خوَرْ / خُرْ دَ) خیس شدن. خیس خوردن. نقوع. انتقاع. (یادداشت بخط مؤلف) ، نم کردن. ترکردن، گداختن، حل کردن، سرشتن مانند معجون. خمیر کردن با دست و یا پا چیزی را، خاییدن، ترسیدن. هراسیدن، پس جستن اسب، ترسیده شدن. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا