کلمه ای است که در وقت رخصت و وداع یکدیگر گویند. (آنندراج) (غیاث اللغات) : بیا که سازمش اسباب گریۀ شادی ز خیر باد تو خونی که در جگر دارم. وقوعی تبریزی (از آنندراج). ما خیرباد لذت پرواز کرده ایم تعویذ بال چنگل شهباز کرده ایم. صائب. به امید سلامی رفت روز عمر در کویش شبت خوش خسروا بگذر که وقت خیربادست این. خسرو (از آنندراج)