طالب و راغب خوبی و نیکی برای مردمان. خیرخواه. (ناظم الاطباء). مقابل شراندیش. (یادداشت مؤلف) : رهی جوان و سوار و توانگر از ره دور بر تو آمد امیدوار و خیراندیش روا مدار که از خدمت تو برگردد فقیر و خائب و پیر و پیاده و درویش. رودکی. گفت اگر خیر هست خیراندیش تو شری جز شرت نیاید پیش. نظامی. با پدر زن نمود قصۀ خویش کای مصالح شناس خیراندیش. سعدی (هزلیات)