جدول جو
جدول جو

معنی خیراندیش

خیراندیش(خَ زَ دَ / دِ)
طالب و راغب خوبی و نیکی برای مردمان. خیرخواه. (ناظم الاطباء). مقابل شراندیش. (یادداشت مؤلف) :
رهی جوان و سوار و توانگر از ره دور
بر تو آمد امیدوار و خیراندیش
روا مدار که از خدمت تو برگردد
فقیر و خائب و پیر و پیاده و درویش.
رودکی.
گفت اگر خیر هست خیراندیش
تو شری جز شرت نیاید پیش.
نظامی.
با پدر زن نمود قصۀ خویش
کای مصالح شناس خیراندیش.
سعدی (هزلیات)
لغت نامه دهخدا