جدول جو
جدول جو

معنی خون باریدن

خون باریدن(رَ کَ دَ)
باریدن خون. خون فشاندن:
از آن مشهور شیر نر که اندر بدر و در خیبر
هوااز چشم خون بارید در صمصام خندانش.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا