جدول جو
جدول جو

معنی خوض کردن

خوض کردن
(بِ هََ تَ)
تعمق کردن. غوررسی کردن:
ز آنکه پیوسته ست هر لوله بحوض
خوض کن در معنی این حرف خوض.
مولوی.
معاندان بحسد در حق وی خوضی کرده اند. (گلستان).
- خوض کردن در سخن، تعمق در معنی حرفی و کلامی کردن. رجوع به خوض شود
لغت نامه دهخدا