معنی خوشگو خوشگو خوش سخن. خوش گفتار. خوشگوی: کز او خوشگوتری در لحن و آواز ندید این چنگ پشت ارغنون ساز. نظامی. بساز ای مطرب خوشخوان خوشگو بشعر فارسی صوت عراقی. حافظ لغت نامه دهخدا