معنی خوش کلام خوش کلام (خوَشْ / خُشْ کَ) خوش سخن. خوش گفتار. طرف الحدیث. مقابل بدکلام: فرخی هندی غلامی از قهستانی بخواست سی غلام ترک دادش خوش لقا و خوش کلام. سوزنی. خوش چمنی است عارضت خاصه که در بهار حسن حافظ خوش کلام شد مرغ سخن سرای تو. حافظ لغت نامه دهخدا