جدول جو
جدول جو

معنی خوبی کردن

خوبی کردن(بَ دَ / دِ شُ دَ)
احسان کردن. انعام کردن. لطف کردن. نیکی کردن. (یادداشت بخط مؤلف).
- خوبی کسی کردن، بخوبی یاد کردن او را. (آنندراج) :
دیدم از تاب و تب عشق تو می سوزد رقیب
خوبیش کردم دعا گفتم نصیب دشمنان.
اثر (از آنندراج).
، اجمال. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا