جدول جو
جدول جو

معنی خوب شدنی

خوب شدنی(شُ دَ)
قابل معالجه. شفایافتنی. قابل علاج. علاج پذیر. علاج پذیرفتنی. درمان پذیر، چاره پذیر
لغت نامه دهخدا