جدول جو
جدول جو

معنی خواهش کردن

خواهش کردن
(بَ دُ بَ شُ دَ)
طلب کردن. تقاضا کردن. درخواست کردن. التماس کردن. تمنی کردن. (یادداشت بخط مؤلف) : و از او خواهش می کنند هرکه در آسمانها و زمینهاست. (تاریخ بیهقی).
بعذرآوری خواهش امروز کن
که فردا نماند مجال سخن.
سعدی (بوستان).
، شفاعت کردن. (یادداشت بخطمؤلف) ، مسألت کردن، میل کردن. رغبت کردن، آرزو کردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا