جمع واژۀ خواننده. قرائت کنندگان. تالیان. تلاوت کنندگان: که خوانندگان رااز آن بسیار فایده باشد. (تاریخ بیهقی). و خوانندگان این کتاب را باید که همت بر تفهیم معانی مقصور گردانند. (کلیله و دمنه). تا بر خوانندگان استفادت و اقتباس آسانتر باشد. (کلیله و دمنه) ، شاگردان، مغنیان. نغمه سرایان. (ناظم الاطباء) ، دعوت شدگان. (یادداشت بخط مؤلف)