سفره انداختن. کنایه از مهمانی و بار عام دادن. (یادداشت بخط مؤلف) : نه هرکه نان دهد حاتم طی است و نه هرکه خوان نهد صاحب ری. (مقامات حمیدی). اندرآ و دیگران را هم بخوان کاندر آتش شاه بنهاده ست خوان. مولوی. سگ آخر که باشد که خوانش نهند بفرمای تا استخوانش دهند. سعدی (بوستان). - امثال: اوخوان نهاد و دیگری دعوت خورد، نظیر: او مظلمه برد و دیگری زر