جدول جو
جدول جو

معنی خوان پایه

خوان پایه
(خوا / خا یَ / یِ)
دستار خوان را گویند. (برهان قاطع) ، سفرۀ دراز. (ناظم الاطباء). سفره، زله. نواله:
پشت دست از ستم چرخ بدندان خوردم
که ز خوان پایۀ غم قوت دگر می نرسد.
خاقانی.
عیسی از چرخ فرودآید و ادریس ز خلد
کاین دو را زله ز خوان پایۀطه بینند.
خاقانی.
پیش خوانپایۀ سلیمانی
سخن سور گرم تازه فرست.
خاقانی.
رجوع به خوان شود
لغت نامه دهخدا