آیین بندی کردن. طاق نصرت بستن. (یادداشت بخط مؤلف) : و کسی که بزیارت نور رودفضیلت حج دارد و چون بازآید شهر را خوازه بندند سبب آمدن از آن جای متبرک. (تاریخ بخارای نرشخی ص 13). گر با تو ز خانه سوی کوی آیم بندند چه خوازه ها و آیین ها. سوزنی. به پیش باد نه آن نامه تا بمن برسد که هیچ پیک نیابی چو باد با تک و پوی بکوی صافی آن نامه را بزن عنوان نه پیش نامۀ تو تا خوازه بندم کوی. سوزنی. خوازه بست زگلبن همه فراز و نشیب بساط کرد ز سبزه همه جبال و قفار. مسعودسعد