جدول جو
جدول جو

معنی خواجه

خواجه
(خوا / خا جَ / جِ)
بلوک کوچکی است در جانب جنوب شیراز. درازی آن از مرادآباد تا دارنجان از چهارفرسنگ بیشتر. پهنای آن از موک تا قریۀ سیریزکان چهارفرسنگ محدود است. از جانب مشرق به بلوک خفر و از سمت شمال به بلوک کوار و سیاخ و از طرف مغرب به بلوک کوه مره شگفت و از جنوب به فیروزآباد و میمند. شکار آن بز و پازن و قوچ و میش کوهی و کبک و تیهو و گاهی دراج یافت شود. هوایی در کمال اعتدال دارد. زراعتش گندم و جو و شلتوک و پنبه و کنجد و آبش از رود خانه هنیفقان (حنیفقان = خنیفقان) که از میان این بلوک گذشته به فیروزآباد رود. قصبۀ این بلوک زنجیران است و چهارده فرسنگ از شیراز دور افتاده. با آن که درختهای سردسیری و انار و انجیر در این بلوک بخوبی بعمل آید از بی اهتمامی اهل آن باغی که قابل نوشتن باشد ندارد و این بلوک مشتمل بر پانزده ده آباد است. (از فارسنامۀ ناصری). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده: نام یکی از دهستانهای هنگامۀ بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد است بحدود زیر: از شمال کوه سفیدار و تنگ شاه بهرامی و ارتفاعات کوه مره، از جنوب کوههای خرقه و شاه نشین و تنگ آب، از خاور دهستان میمند، از باختر ارتفاعات فراشبند. موقعیت آن کوهستانی است. این دهستان در شمال بخش واقع و آبادیهای آن در طرفین شوسۀ شیراز و فیروزآباد و رود خانه حنیفقان (هنیفقان = خنیفقان) که از این دهستان سرچشمه می گیرد قرار دارد. هوای آن معتدل و مایل به سردی است. آب مشروب و زراعتی آن از رود خانه مزبور و چشمه تأمین می گردد. شغل اهالی زراعت و باغبانی و محصول آن غلات و حبوبات و برنج و میوه و گردو و بادام است. این دهکده از 16 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و دارای 4500 تن سکنه می باشد. قراء مهم آن عبارتند از: ابراهیم آباد زنجیران، اسماعیل آباد، دارنجان، ده نو و ده کهنۀ دارنجان. طوایف کره کانی و جعفربیگلو در این کوهستان ییلاق می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان کروک بخش مرکزی شهرستان بم. واقع در 8 هزارگزی خاور بم و 7 هزارگزی شمال شوسۀ بم به زاهدان. این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری. آب آن ازقنات و محصول آن غلات و خرما و حنا و شغل اهالی زراعت و راه فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا