جدول جو
جدول جو

معنی خواب گذاردن

خواب گذاردن
(بُ لُ بُ لُ دَ)
حکایت خواب خود کردن. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به خواب گزاردن شود:
ای فرخی این قصه و این حال چه چیز است
پیش ملک شرق همی خواب گذاری.
فرخی.
، تعبیر خواب کردن. (یادداشت مؤلف) (از دهار). رجوع به خواب گزار شود
لغت نامه دهخدا