جدول جو
جدول جو

معنی خندان کردن

خندان کردن
(بِ زَ دَ)
بخنده درآوردن. خنداندن. خندانیدن. (یادداشت بخط مؤلف) ، شکافته کردن. شکفته کردن:
گفت در گوش گل و خندانش کرد
گفت با لعل خوش و تابانش کرد.
مولوی.
نار خندان باغ را خندان کند
صبحت مردانت چون مردان کند.
مولوی
لغت نامه دهخدا