معنی خناک خناک (خُ) گرفتگی گلو، افسردگی دل باشد بسبب زیادتی و فساد خون. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرای ناصری) : یکبار رهاکن این دل از گرم خناک تا گویمت ای بت احسن الله جزاک. رودکی (از حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) لغت نامه دهخدا