معنی خموش کردن خموش کردن (بِ فِ وَ دَ) خاموش کردن. ساکت کردن. اسکات. (یادداشت بخط مؤلف) ، خموش شدن. (یادداشت بخط مؤلف) : بدرد عشق بساز و خموش کن حافظ رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول. حافظ لغت نامه دهخدا