جدول جو
جدول جو

معنی خمله

خمله
(خَ لَ)
درخت انبوه بهم پیچیده، جای درخت ناک هرجا که باشد، پر شترمرغ نر، چادر و جامۀ خواب دار. خمله، جامۀ مخمل و پرزدار مانند چادر و جز آن. خمله، ابریشم. خمله، موی شتر. خمله، پارچۀابریشمین. خمله، پارچۀ پشمین. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). خمله
لغت نامه دهخدا