معنی خم گردیدن خم گردیدن (بِ طَ رَ وَ دَ) خم شدن. دولا شدن. دوتا شدن: سم یکران سلطان را درین میدان کسی بیند که پیشانی کند چون میخ و همچون نعل خم گردد. سعدی لغت نامه دهخدا