معنی خلاف عقل خلاف عقل (خِ / خَ فِ عَ) ضد دانش. مخالف فهم و ادراک. (ناظم الاطباء) ، ضد قواعد عقلانی. ضد قواعد عقل. (یادداشت بخط مؤلف). نامعقول. غیرخردمندانه لغت نامه دهخدا