رهانیدن. رهاندن. (یادداشت بخط مؤلف) : از بند گرانم خلاص کردند و ملک موروثم خاص. (گلستان سعدی). تا بیگناه را خلاص کند. (نصیحه الملوک). استطاعت در طریق عشق بازی آفت است کی کند پروانه را از شعله بال و پر خلاص در قیامت کن خداوندا سلیم خسته را ز آتش دوزخ به آب روی پیغمبر خلاص. سلیم (از آنندراج)