رهایی دادن. خلاصی بخشیدن. (یادداشت بخط مؤلف) : تریاک فاروق از گزیدن افعی و گزیدن همه انواع ماران و سگ دیوانه خلاص دهد و مضرت همه زهرهای دیگر که کشنده است بازدارد. (ذخیره خوارزمشاهی). ارجو که بسعی و اهتمام تو زین غم بدهد خلاص دادارم. مسعودسعدسلمان. داند که نکرده ام گناهی آن کس که خلاص خواهدم داد. مسعودسعدسلمان. بخت ار بتو راه دادنم نتواند آخر ز خودم خلاص دادن داند. خاقانی. بده دینار از قیدم خلاص داد. (گلستان سعدی)