معنی خلاش خلاش (خِ) زمین پر گل و لای، زمین که در آن آب و لای بهم آمیخته است. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). لجن. (یادداشت بخط مؤلف). خلیش که آنرا چیچله و خلاب و غریقج نیز گویند. (شرفنامۀ منیری) لغت نامه دهخدا