معنی خفقه خفقه (خَ فِ قَ) باریک میان. منه: فرس خفقه، اسب باریک میان. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). خفقه. رجوع به خفقه در این لغت نامه شود. ج، خفقات لغت نامه دهخدا