خطی که تازه از رخسار خوبان برآمده باشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی) : ز عذارت خط سبز و ز کفت خط سیاه چون نبیند ز خط صبر بلا باد پدر. خاقانی. خط سبز و لب لعلت بچه ماند گوئی من بگویم بلب چشمۀ حیوان ماند. سعدی. یعنی از روی دلبران خط سبز دل عشاق بیشتر جوید. سعدی (گلستان). چگویم آن خط سبز و دهان شیرینت بجز خضر نتوان گفت و چشمۀ حیوان. سعدی. سعدی خط سبز دوست دارد پیرامن خد ارغوانی. سعدی. ، خطی را گویند که از غیب مرقوم شده باشد، یعنی کسی نداند که از کجا آمده است و که نوشته است، خط شب را گویندکه خط سیاه و خط ازرق است. (از ناظم الاطباء) (برهان قاطع) ، عالم برزخ بنزد صوفیان. (یادداشت بخط مؤلف)