جدول جو
جدول جو

معنی خشک اندام

خشک اندام
(خُ اَ)
لاغر. نحیف. کم گوشت. (ناظم الاطباء). آنکه گوشت و رطوبت در تن او نمانده است. نزار. پوست بر استخوان ترنجیده. پوست به استخوان چسبیده. (یادداشت بخط مؤلف) : عضو که ضمور دارد و خشک اندام را فربه کند. (الابنیه عن حقایق الادویه). کشتی گیران بکار دارند (سندروس را) تا عصبهاء ایشان قوی شود و خشک اندام و سبک شوند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا