سوراخ کردن بینی شتر. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از اقرب الموارد) ، خلیدن شتر، ملخ را بسیخ در کشیدن. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) ، (اصطلاح عروض) زیادتی حرفی است یا دو کی در اول مصراع. متقدمان شعراء عرب استعمال کرده اند تمام معنی را و از وزن و تقطیع ساقط داشته و بیشتر آن حروف عطف بوده است چون هل و بل و ثم و واو و فاء و بعضی از شعراء عجم در این باب تقیل بدیشان کرده اند و در یک دو بیت خزم آورده چنانک شاعر گفته است: هرک با مرد مست جنگ کند ملامت آن را رسد کی هشیار است. و میم ملامت خزم است و وزن و تقطیع این مصراع چنان باشد کی ملامت آن را رسد کی هشیار است و این زشت خزمی است چی در شعر عرب اغلب خزوم حروف زواید باشد چنانک گفتیم و این شخص میم ملامت را کی اصل کلمه است خزم ساخته است و بهیچ حال محدثان شعرای عرب و عجم را نشایدکی خزم بکار دارند از بهر انک ذوق شعر خلل می کند و طبع از آن نفرت می گیرد و این اسم از خزامۀ شتر گرفته اند و آن زیادت حلقه باشد پشمین کی در بینی شتر کنند تا مهار در وی بندند. (از المعجم فی معاییر اشعار العجم)