معنی خزب خزب(تَ عارر) آماسیدن و یا فربه شدن که گویا برآماسیده است، مبتهج گردیدن پوست، آماس کردن پستان ناقه و تنگ شدن سوراخهای آن، خشک شدن و کم شیر گردیدن پستان ناقه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس) (از لسان العرب) لغت نامه دهخدا