بهشت خرم. بهشتی که خرم است. مقصود بهشت معهود است: اگر زو شناسی همه خوب و زشت بیابی بپاداش خرم بهشت. فردوسی. بکوشش بجوییم خرم بهشت خنک آنکه جز تخم نیکی نکشت. فردوسی. بشادی یکی نامه پاسخ نوشت چوروشن بهار و چو خرم بهشت. فردوسی. بیاراست ایوان چو خرم بهشت می و مشک و عنبر بهم درسرشت. فردوسی. رسانند ما را بخرم بهشت رهانند از دوزخ تنگ و زشت. نظامی