معنی خردگان خردگان (خُ دَ / دِ) جمع واژۀ خرده. بچه ها. اطفال. کودکان: کام من خشک و خردگان مرا می نیاساید آسیای گلو. سوزنی. رجوع به خرده شود لغت نامه دهخدا