گل سیاه لزج و چسبنده باشد. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). گل که بتازیش طین خوانند. (شرفنامۀ منیری). خره. (صحاح الفرس). گل سیاه ته حوض و ته جوی آب. (از انجمن آرای ناصری) (از آنندراج) : آن کجا سرت بر کشید بچرخ باز ناگه فروبردت بخرد. خسروانی (از لغت فرس). بس کسا کاندر گهر واندر هنر دعوی کند همچو خر درخرد ماند چون گه برهان بود. فرخی. همه راود بود یکسر زمینش نباشد دیولاخ و شوره و خرد. شمس فخری