معنی خراش و خروش خراش و خروش (خَ شُ خُ) داد و فریاد. قال و مقال. جار و جنجال: ناسور... سرخر خمخانه جوش کرد از درد... چو خرس خراش و خروش کرد. سوزنی لغت نامه دهخدا