معنی خر
- خر (خِ)
- خوشی و سعادت و اقبال و شادمانی و سرور و خرمی و حالت شادمانی بزبان زند و پهلوی. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) ، گلو. (یادداشت بخط مؤلف).
- بیخ خر کسی را گرفتن، گریبان کسی را گرفتن. (یادداشت بخط مؤلف).
- پای روی بیخ خر یا روی خر کسی گذاردن، کنایه ازتنگ گرفتن بر کسی است. (یادداشت بخط مؤلف)
