جدول جو
جدول جو

معنی خدمت گزاردن

خدمت گزاردن(بَ دَ)
شرط ادب بجای آوردن: سلام کرد و خدمت بگزارد. (تاریخ بخارای نرشخی) ، بلوازم بندگی و طاعت قیام کردن:
نگنجد کرمهای حق در قیاس
چه خدمت گزارد زبان سپاس.
سعدی
لغت نامه دهخدا