جدول جو
جدول جو

معنی خدم

خدم
(خِ دَ)
جمع واژۀ خدمه و خدمه، به معنی دوال ستبر تافته شده است، مانند حلقه ای که بر خردگاه شتر بسته، پای افزار وی را بدان محکم کنند. (از منتهی الارب) (از متن اللغه) (از معجم الوسیط). رجوع به خدمه شود
لغت نامه دهخدا