معنی خجل گشتن خجل گشتن (بَ اَ دَ) شرم داشتن. (یادداشت بخط مؤلف). سرافکنده شدن. خجلت کشیدن. منفعل شدن: نشست از خجالت عرق کرده روی که آیا خجل گشتم از شیخ کوی. سعدی (بوستان) لغت نامه دهخدا