جدول جو
جدول جو

معنی خبرنج

خبرنج(خَ بَ نَ)
لطیف و نرم جسم. (از اقرب الموارد) ، نرم تن و خوش خلقت و ترکیب. (از متن اللغه) ، کودک نیک پرورده. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خبرنج

خبربج

خبربج
نرم. نازک. منه: جسم خبربج. (از متن اللغه) (از معجم الوسیط) (تاج العروس) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

خبرنجه

خبرنجه
خوش غذا. (از متن اللغه) (اقرب الموارد) ، زنی که پشت های ضخیم و گوشت آلود دارد، زن گرداندام. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

خفرنج

خفرنج
نرم و نازک. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا

برنج

برنج
آلیاژی است از مس و روی، رنگ آن زرد است، و دانه ای استاز نوع غلات شبیه گندم
فرهنگ لغت هوشیار

برنج

برنج
دانه ای سفید رنگ، از خانوادۀ غلات و سرشار از نشاسته که به صورت پخته خورده می شود، گیاه یک سالۀ این دانه با برگ های باریک که در نواحی مرطوب می روید، اَرُز، بِرِنگ، کُرَنج، گُرَنج
آلیاژی زرد رنگ و مرکب از مس و روی که برای ساختن سماور یا کفۀ ترازو و سینی به کار می رود، پرنگ
بِرِنج چمپا: نوعی برنج نامرغوب با نشاستۀ زیاد
بِرِنج دم سیاه: نوعی برنج بلند که دُم شالی آن سیاه است
بِرِنج صدری: نوعی برنج دانه بلند
بِرِنج کابلی: برنگ کابلی، در علم زیست شناسی گیاهی با شاخه های دراز، برگ های بیضی، گل های سفید خوشه ای و میوه ای قرمز و تندمزه که مصرف دارویی دارد
برنگ کابلی: بِرِنج کابلی، در علم زیست شناسی گیاهی با شاخه های دراز، برگ های بیضی، گل های سفید خوشه ای و میوه ای قرمز و تندمزه که مصرف دارویی دارد
بِرِنج گِرده: نوعی برنج با دانه های کوتاه و گرد
برنج
فرهنگ فارسی عمید

برنج

برنج
برنگ، آلیاژی مرکب از مس و قلع و روی. شصت و هفت درصد مس و سی و هفت درصد روی
برنج
فرهنگ فارسی معین