جدول جو
جدول جو

معنی خبان

خبان
(اِ رِ)
درنوشتن جامه و دوختن آن تا کوتاه شود. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از معجم الوسیط) (از تاج العروس) (از البستان) (از لسان العرب). تو گذاشتن پارچه. لاگذاشتن پارچه برای کوتاه کردن آن، پنهان کردن غذا برای روز سختی. (از متن اللغه) (از معجم الوسیط) (از اقرب الموارد) (ازتاج العروس) (از لسان العرب) (از منتهی الارب) (از البستان) ، خبن در شعر عبارت از حذف جزء ثانی در شعر است وقتی که ساکن باشد. (از اقرب الموارد) ، مخفی کردن شی ٔ. (از معجم الوسیط)
مصدر دیگر خبان است. رجوع به خبان شود
لغت نامه دهخدا