یکی از شعرای پارسی گوی هند است که بعدها تجلی تخلص کرد و در تذکرۀ نصرآبادی ذیل تجلی لاهیجی چنین آمده: تجلی لاهیجی نشو و نما در هند یافته طبعش خالی از لطف نیست در اوایل خاوری تخلص داشت آخر تجلی کرد شعرش این است: عشاق راز عشق برمزی ادا کنند عرض نیاز از نگه آشنا کنند دیدم چهار فصل جهان خراب را مانند چار فصل که از کیمیا کنند. (از تذکرۀ نصر آبادی ص 304)