تخلص یکی از شعرای ابیورد است که بعدها ’سودائی’ تخلص کرد. در حبیب السیر شرح حال او چنین آمده است: ’از ولایت ابیورد بود و نخست خاوری تخلص مینمود ناگاه جذبه به وی رسیده مدتی سرو پای برهنه در کوه و صحرا می گردید چون نوبت دیگر بحال خویش آمد سودائی تخلص کرد و پیوسته در مدح میرزا بایسنقر قصاید غرا بنظم می آورد گاهی بگفتن غزل نیز میل میفرمود و همواره زبان به اداء سخنان هزل آمیز می گشود چون عمرش از هشتاد تجاوز گشت به ابیورد درگذشت این مطلع از اشعار اوست: غیرت خال و رخت ورد و خطت ریحانست دهنت غنچه ودندان در و لب مرجانست. (از حبیب السیر چ 2 ج 4 ص 18). و رجوع شود به مجالس النفایس