معنی خاوران
- خاوران (مَ دَ / دِ)
- مشرق. (برهان) (شرفنامۀ منیری). خاور:
هم از خاوران تا در باختر
ز کوه و بیابان و از خشک و تر.
فردوسی.
بخفت و چو خورشید از خاوران
برآمد بسان رخ دلبران.
فردوسی.
ذره ای کز عراق برخیزد
رشک خورشید خاوران باشد.
سلمان ساوجی.
، مغرب را نیز گویند. (از برهان قاطع)
نام یکی از گوشه های دستگاه ماهور است. (از دیوان جاهد)
